مهمونی و تولد سمانه

وایییی بازم مهمونی آخه میدونی بیشتر به خاطر سمانه و مهدی که اومدن ایران وگرنه ما تازه به خاطر ماه رمضان دور هم جمع شده بودیم اما دیشب خونه زن عمو یه تولد کوچولو برای سمانه گرفتیم آخه 30 شهریور تولدشه که اون روز ایران نیست واسه همین ماپیشواز رفتیم و زود تر تولد گرفتیم اما بگم از شما تا فهمیدی بساط تولد مهیاست شروع کردی آهنگ تولد خوندن البته به زبون شما=بولد بولد دیگه نمیتونستی بشینی و مثل دختر خانمها فقط وسط و (اینم کارای شما به روایت تصویر)موقع شمع فوت کردنم که شما سریع فوت کردی کیک هم شما بریدی کادوها هم با شما باز شد کلا از  قبل هم از بغل خاله سمانه تکون نمیخوردی اون شبم که تولد بود که دیگه هیچ تو همه هستی مثلا تولد خاله سمانه بود یه عکس تکی نتونست بگیره فقط وقتی دیدی همه دارند عکس میگیرن تو هم بدو بدو موبایل عمو معینو گرفتی و به همه میگفتی هلو چیک چیک (صدای عکس گرفتن) فکر کنم بهت حسابی خوش گذشت فقط موقع میوه خوردن یه کار بد میکردی میوه هارو گاز گاز میکردی منم دعوات کردم تو هم با گریه رفتی بغل بابایی و در گوشش تعریف کردی که مامان منو دعوا کرد که منم اون صحنه شکار کردو و عکستو گرفتم حالا بریم ادامه مطلب برای دیدن عکسها

عکسهایی که ثابت میکنه انگار تولد شماست نه خاله سمانه البته با سانسورهای مامانی اونم به دلایل امنیتیخاله سمانه ایشالا تولد 120 سالگیتو جشن بگیریم تولدت مبارک