پرهامپرهام، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

من و داداشم

مسافرت سوم پرهام(شمال-نمک آبرود-نوروز91)

1392/6/1 20:53
نویسنده : مامان شهره
367 بازدید
اشتراک گذاری

سومین مسافرت شما نوروز91 بود با خانوادهخاله شیرین و خاله شیوا /رفتیم نمک آبرود شما بسیار شیطون و تودل برو شده بودی و صدالبته فضول ببخشید کنجکاو به همه جا سر میزدی به همه چی دست میزدی چمدونای خاله هاتو بهم میریختی کلی هممونو با رقصیدن و دست دستی کردنات سرگرم میکردی خیلی خوش گذشت یک روز کامل کنار ساحل چادر زدیم و کیف کردیم یک روز جنگل رفتیم بازار روس ها /مغازه چینی هارو گشتیم کلی خرید کردیم بابایی برات ازین اردکایی که صدای اردک کی داد خرید تو کلی خوشحالی میکردی تله کابینم به خاطر شلوغی عید نرفتیم اما بابایی وداداشی رفتن نمایشگاه ماشین ما هم بیرون تو محوطه چای خوردیم که یه گوشی پیدا کردیم و به صاحبش دادیم  بعد رفتیم کنار ساحل که متوجه شدیم گوشی بابایی نیست بعد یه آقایی باهامون تماس گرفت و ادرس داد رفتیم گرفتیم گفتیم اینم ثواب کاری که کردیم روز جالبی بود چون شب که رفتیم خرید دوباره گوشی پیدا کردیمخنده تو این مسافرت شما از روی تخت افتادی که هممون ناراحت شدیم خدارو شکر بخیر گذشت آخاوه عکسارو هم در ادامه مطلب ببینید

پارسا در نمایشگاه ماشین های قدیمیبابایی در نمایشگاه ماشین های قدیمیبابایی در محوطه نمایشگاه ماشیندرحال جوجه خوردنمشغول خرابکاریشیطونی باباییکنار آتش بغل خاله شیواآخ جون سفره هیچکی حواسش به من نیستجنگل نور (پرهام ومامانی)دالی بازی با باباییمن و باباممن و داداشی در حال اسب سواریمن و داداشی درحال اسب سواریبابا و داداش گلموقتی مامان و خاله نگار بچه میشنفدای نگاه نازتنفسمی مامانجونعشق پدربه فرزندمامان ومرد بزرگ در حال شن بازی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)